تکیه گاه واژه ها

ساخت وبلاگ

نمیدونم چرا اینقدر تنبل شدم... همش میخوابم و کاری نمیکنم....

تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 14:26

مامان تو اتاق روانشناسمه و یا خدا

تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 14:26

I want to do another suicide attempt before my birthday.

I don't want my birthday to come

تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 38 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 19:26

دیشب برام جشن تولد گرفتند زودتر از موعد. موعدش یکشنبه ست منتها چون دیشب جمعمون جمع بود جشن گرفتند. کلی کادوهای خوشگل گرفتم. دستشون درد نکنه.
برچسب‌ها: حس خوب, تولد
نوشته شده توسط فاطمه  | لینک ثابت |

تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 42 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 19:26

شرایط برای تنبل بودن خیییلی مساعده. نمیدونم چرا همش میخوام تنبلی کنم‌. تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 17:28

ساده ست ولی پیچیده. 

سکوت میکنه ولی پراز سروصداست یا برعکس پراز سروصداس ولی سکوت میکنه.

دوست آذرماهی وبلاگیم ؛ ساده! امیدوارم متنمو بخونی و ببینی که هم وبلاگ و نوشته هاتو دوست دارم هم خودتو اگرچه ندیدمت تاحالا.


برچسب‌ها: وجود تو, بدون هشتگ
نوشته شده توسط فاطمه  | لینک ثابت |
تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 17:28

نمیخوام بقیه ای که دوستشون دارم روزای سیاه منو تجربه کنن خب  تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 17:28

گاهی حس میکنم اون هنوز زنده ست. ینی درسته یبار تا مرز مرگ پیش رفته ولی برگشته و زنده ست. میدونی چرا اینو میگم؟ چون میبینمش و حسش میکنم تو بعضی از مهمونی ها که با بقیه میخنده و حرف میزنه البته کم حرف تر شده گاهی سر سفره ی غذا حسش میکنم بخصوص وقتی جمعیتی میشیم.گاهی حتی وقتی خوابیدیم حس میکنم خیلی قوی حس میکنم که اونم کنار ما خوابیده.  میبینم و حسش میکنم حتی گاهی باورم میشه که همه ی اون قضیه ی مرگ الکی بوده و اون از چنگال مرگ جون سالم بدر برده. ولی یکم ضعیف تر شده و باید دارو بخوره برچسب‌ها: بابا, دلوژن, درد نوشته شده توسط فاطمه  | لینک ثابت | تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 1 بهمن 1396 ساعت: 10:18

ناراحتم. خیلی ناراحتم از اینکه امروز نمیتونم برم پیشش. یعنی اون نیست که من برم پیشش
برچسب‌ها: روانشناسم
نوشته شده توسط فاطمه  | لینک ثابت |
تکیه گاه واژه ها...
ما را در سایت تکیه گاه واژه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manvaman15a بازدید : 40 تاريخ : يکشنبه 1 بهمن 1396 ساعت: 10:18